• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

اخبار ویژه

پنجمین نشست “دین و چالش های روز” ویژه برنامه “چهارشنبه های اعتقادی” با موضوع “تأثیر مبانی اندیشه مدرن بر جامعه اسلامی ایران و راه کارهای برون رفت از آن” با ارائه حجت الاسلام دکتر سیدمهدی علیزاده موسوی برگزار گردید. پنجمین نشست “دین و چالش های روز” ویژه برنامه “چهارشنبه های اعتقادی” با موضوع “تأثیر مبانی اندیشه مدرن بر جامعه اسلامی ایران و راه کارهای برون رفت از آن” با ارائه حجت الاسلام دکتر سیدمهدی علیزاده موسوی برگزار می شود. چهارمین نشست “دین و چالش های روز” با موضوع “روش های طراحی و گسترش شبهات دینی در جامعه” با ارائه حجت الاسلام دکتر سیدهاشم جزی برگزار گردید. پنج شنبه های میدانی با موضوع “ایده‌ها و شکاف‌ها در پژوهش مذاهب اسلامی” توسط سرکار خانم دکتر فاطمه فاطمی برگزار گردید. چهارمین نشست “دین و چالش های روز” با موضوع “روش های طراحی و گسترش شبهات دینی در جامعه” با ارائه حجت الاسلام دکتر سیدهاشم جزی برگزار می شود. پنج شنبه های میدانی با موضوع “ایده‌ها و شکاف‌ها در پژوهش مذاهب اسلامی” توسط سرکار خانم دکتر فاطمه فاطمی برگزار می گردد. خطبه فدکیه یک مکتب اعتقادی است. سومین نشست “دین و چالش های روز” با موضوع «معنویت های نوظهور و چالش های فرهنگی و هویتی» با ارائه حجت الاسلام دکتر «محمدتقی سبحانی» برگزار شد.

11

گزارش تفصیلی نشست اول: نقد و بررسی نسبت عقل و دین در مدرسه معارفی خراسان

  • کد خبر : 691
  • ۰۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۲
گزارش تفصیلی نشست اول: نقد و بررسی نسبت عقل و دین در مدرسه معارفی خراسان

به گزارش روابط عمومی انجمن کلام اسلامی حوزه، حجت الاسلام دکتر محمد جعفری در نشست علمی نقد و بررسی نسبت عقل و دین در مدرسه معارفی خراسان که از سوی انجمن کلام اسلامی حوزه گفت: مراد از مدرسه معارفی خراسان، رویکرد فکری‌ ای است که توسط آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی در سده اخیر در شهر […]

به گزارش روابط عمومی انجمن کلام اسلامی حوزه، حجت الاسلام دکتر محمد جعفری در نشست علمی نقد و بررسی نسبت عقل و دین در مدرسه معارفی خراسان که از سوی انجمن کلام اسلامی حوزه گفت: مراد از مدرسه معارفی خراسان، رویکرد فکری‌ ای است که توسط آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی در سده اخیر در شهر مشهد پایه‌ گذاری شد.این رویکرد توسط برخی از منتسبان به آن، تحت عنوان مکتب تفکیک نامیده شده است که با توجه به نقدهایی که متوجه این عنوان بوده است

(هم از جنبه مکتب نامیدن و هم از جنبه تفکیک قائل شدن)، ما عنوان مدرسه معارفی را که از گذشته به این جریان اطلاق می‌شده است، ترجیح دادیم.

وی افزود: با توجه به گستره این مدرسه که دست کم تا سه نسل فکری و سِنّی ادامه یافته است، نمی‌توان در این مقاله به همه شخصیت‌ها و اندیشه‌های آنها که تا حدود زیادی هم با تطوّر همراه است، پرداخت. لذا ما محور بحثمان را بر روی اندیشه میرزا مهدی و آراء وی و البته تا حدودی هم (برای تبیین دیدگاه‌های وی) برخی شاگردان مستقیم وی متمرکز می‌نماییم. روشن است که خط فکری یک جریان اندیشه‌ای عمدتاً به پایه‌گذار و مؤسّس اولیه آن برمی‌گردد و بدون توجه به آراء او نمی‌توان درک شفافی از آن جریان پیدا نمود.

ایشان در تبیین ضرورت برررسی این موضوع گفت: اهمیت بحث نسبت عقل و دین کاملاً آشکار و روشن است. این بحث به عنوان مبنا و پایه برای بسیاری مباحث دیگر مطرح است و مباحث دیگر عمدتاً با تأثیر از آن، طرح و تبیین می‌شود. به عنوان نمونه می‌توان در مورد مباحث اختلافی میان شیعه با سایر فرق کلامی، مصادیق مختلف آن را مشاهده نمود و حتی در خود تفکر امامیه، بسیاری از اختلافات فیما بین علما، ریشه در اختلافات آنها در مورد نسبت عقل و دین دارد. به نظر می‌رسد که در مورد این مدرسه فکری و چالش‌های فراروی آن، باید بحث را از عقل و دین آغاز نمود و در ادامه مباحث روشن خواهد شد که عمده منازعات این مدرسه با مکاتب دیگر ریشه در همین بحث دارد.

تبیین مفهوم عقل از منظر میرزا مهدی اصفهانی

دکتر جعفری در تبیین مفهوم عقل از منظر میرزامهدی اصفهانی گفت: مرحوم میرزا در مورد عقل نگرشی خاص دارد. وی با توجه بر تأکید بر فهم و استظهار عرفی از آیات و روایات در این سنخ مباحث، معنای عقل را از روایات اخذ نموده و آن را این‌گونه بیان می‌کند:

فاعلم أن العقل الذی یشار الیه بلفظ العقل فی العلوم الإلهیه هو النور الظاهر بذاته لکل من هو واجد له، یظهر للانسان به حسن الافعال و قبحها و یُعرف به الجزئیات ایضاً. (ابواب الهدی، ص ۶۲).

العقل هو الذی ظاهر بذاته لکل عاقل بعد فقدانه ایاه فی حال الطفولیه و الغضب و الشهوه الشدیده و به یمیز العقلا انفسهم عن المجانین…. و هو الفاروق بین الحق و الباطل و الصدق و الکذب، و بین الحسن و القبیح و الجید و الردیء و الفریضه و السنه. (مصباح الهدی، ص ۴-۵)

ایشان افزود: بر این اساس عقل از نگاه مرحوم اصفهانی، اولا حقیقتی نوری خارج از ذات انسان است، که پس از دوره طفولیت انسان واجد آن می‌شود. البته در برخی حالات مانند حالت شهوت و غضب نیز این نور از انسان سلب می‌شود. کارکرد این نور آن است که به‌وسیله آن «حسن و قبح افعال» و نیز «جزئیات» درک می‌شود.

مفهوم عقل اصطلاحی

حجت الاسلام جعفری در تبیین مفهوم عقل اصطلاحی گفت: مرحوم میرزا در مورد معنای عقل در علوم بشری می‌گوید:

و اما فی العلوم البشریه هو فعلیه النفس باستخراج النظریات عن الضروریات و لهذا لیس المعقولات عندهم الا الکلیات. (ابواب الهدی، ص ۶۲)

ایشان در ادامه گفت: به نظر می‌آید که این معناشناسی دینی از عقل، یک تفاوت هستی‌شناسانه و سه تفاوت معرفت‌شناسانه با معنای اصطلاحی و رایج از عقل دارد:

۱٫  تفاوت وجودشناختی:

در فلسفه، عقل از مراتب ذاتی نفس است و قوه‌ای است که با نفس متحد است اما در احادیث عقل نوری است که بر نفس انسانی افاضه می‌شود و این افاضه ممکن است کم و زیاد شود و یا حتی منقطع شود.

۲٫  تفاوت‌های معرفت‌شناختی

الف) عقل در اصطلاح قوه‌ای بشری است که امکان خطا و اشتباه در آن راه دارد در حالی که عقل مطرح در قرآن و احادیث(از نظرمرحوم اصفهانی) ، نوری الهی است که معصوم بوده و از این‌رو حجت باطنی است که در کنار حجت ظاهری یعنی پیامبران و امامان معصوم قرار گرفته است.

ب) در فلسفه عقل قوه ادراک مفاهیم کلی است اما بر اساس متون اسلامی ادراک عقل، منحصر به مفاهیم و کلیات نیست و جزئیات را هم می‌تواند درک کند.

ج) عقل در لسان روایات (از نظرمرحوم اصفهانی) فقط به عقل عملی اطلاق می‌شود و نه عقل نظری. (البته در کلمات برخی شاگردان، دلالت روایات برعقل نظری هم مورد تأیید قرارگرفته است اما کماکان انصراف روایات رابه عقل عملی می دانند. )

نقد و نظر

دکتر جعفری در جمع بندی این موضوع گفت:

  1. این نظر که عقل از مراتب نفس نباشد و نوری خارج از نفس تلقی شود که با افاضه الهی به نفس تعلق گیرد و بالعرض بر آن عارض شده باشد، می‌توان مناقشه ای جدی کرد. سؤال این جاست که این تلقی از عقل با آیه فطرت[۱] از یک سو و نیز با آیاتی که همه انسان‌ها را از نعمت عقل در همه احوال بهره‌مند می‌داند، چگونه سازگار خواهد بود (لهم قلوب لا یفقهون بها / افلا تعقلون/ یا این روایت که می‌فرماید همه انسان‌ها از عقل بهره مندند منتها در مقام استفاده شهوت را بر آن ترجیح ‌می‌دهند:

رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ‏ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى رَکَّبَ‏ الْعَقْلَ‏ فِی الْمَلَائِکَهِ بِدُونِ الشَّهْوَهِ وَ رَکَّبَ الشَّهْوَهَ فِی الْبَهَائِمِ بِدُونِ الْعَقْلِ وَ رَکَّبَهُمَا جَمِیعاً فِی بَنِی آدَمَ فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ عَلَى شَهْوَتِهِ کَانَ خَیْراً مِنَ الْمَلَائِکَهِ وَ مَنْ غَلَبَتْ شَهْوَتُهُ عَلَى عَقْلِهِ کَانَ شَرّاً مِنَ الْبَهَائِم (هلالى، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۲ جلد، الهادى – ایران؛ قم، چاپ: اول، ۱۴۰۵ ق.)

۲٫ اما در مورد بعد معرفت شناختی، عقل حجتی الهی است و البته حجیت با عصمت تلازمی ندارد و صرفاً معذّر و منجّز است. تلقی اصحاب مدرسه معارف عصمت عقل است. دلیل آنها براین ادعا آن است که عقل در روایت در کنار وحی قرار داده شده است ( ان لله علی الناس حجتین حجه ظاهره و حجه باطنه ) . بله عقل از جهت خالق آن، نور و قوه ای الهی است وثبوتا معصوم تلقی میشود. اما این بدان معنا نیست که عقل در مقام اثبات خطا نمی‌کند. عقل توانایی درک حقایق را دارد اما در این مسیر گاهی دچار افت و خیز می‌شود؛ همان گونه که وحی ثبوتا معصوم است اما درمقام اثبات شاید ما به درک درستی از وحی نرسیم اما با این حال هم درک ما حجت است .

اصحاب مدرسه معارف خطاهای عقل را به عُقلا نسبت می‌دهند و نه خود عقل و عقل را هم از معقولات کاملاً جدا می‌کنند و آنها را ظلمانی می دانند! آیا می‌توان عقل را دربست پذیرفت و آن را ظاهر لنفسه و مظهر لغیره دانست اما دستاوردهای آن را بی ربط به عقل تلقی نمود؟در بسیاری موارد، خود بزرگواران مطالب خود را متخذ از عقل نوری می‌دانند؛ پس چرا این همه خود اختلاف دارند؟

۳٫ نکته قابل تأمل جدی در اندیشه مدرسه معارف محدود کردن عقل به عقل عملی است که روایات متعدد بر خلاف آن است. در روایات عقل به معنای عقل نظری به کار رفته است. برای نمونه:

  • فَبِالْعَقْلِ عَرَفَ الْعِبَادُ خَالِقَهُمْ وَ أَنَّهُمْ مَخْلُوقُونَ وَ أَنَّهُ الْمُدَبِّرُ لَهُمْ وَ أَنَّهُمُ الْمُدَبَّرُونَ وَ أَنَّهُ الْبَاقِی وَ هُمُ الْفَانُونَ وَ اسْتَدَلُّوا بِعُقُولِهِمْ عَلَى مَا رَأَوْا مِنْ خَلْقِهِ مِنْ سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ وَ شَمْسِهِ وَ قَمَرِهِ وَ لَیْلِهِ وَ نَهَارِهِ وَ بِأَنَّ لَهُ وَ لَهُمْ خَالِقاً وَ مُدَبِّراً لَمْ یَزَلْ وَ لَا یَزُولُ وَ عَرَفُوا بِهِ الْحَسَنَ مِنَ الْقَبِیحِ.
  • بِصُنْعِ‏ اللَّهِ‏ یُسْتَدَلُ‏ عَلَیْهِ وَ بِالْعُقُولِ یُعْتَقَدُ مَعْرِفَتُه… بِالْعُقُولِ‏ یُعْتَقَدُ التَّصْدِیقُ بِاللَّهِ

مرحوم میرزا در واقع میان عقل و علم هم تفاوت گذاشته و مُدرکات نظری را علم می‌نامد:

ان تعدد العلم و العقل یرجع الی الواجد و ما یدرک و مایظهر بهما. فمن حیث وجدان الواجد هذا النور … و ظهور حسن الافعال و قبحها و لزومها و حرمتها به، عقل. و من حیث وجدان الواجد ایاه و ظهور غیره به، علم. (معارف القرآن، ص ۷)

بنابر این حقیقت علم و عقل یک نور واحد است که به اعتبار واجد و مُدرَک به دو معنا بکار می‌رود. و علی القاعده باید این نور، اشتدادی باشد که مرتبه شدیده آن (عقل) طبق نظر میرزا مهدی و متن روایات در هنگام بلوغ حاصل می‌شود.این تفاوت هم قابل قبول نیست و نمی‌توان چنین تمایزی در روایات یافت. به عنوان نمونه:

  • قِیلَ لَهُ فَهَلْ یَکْتَفِی الْعِبَادُ بِالْعَقْلِ دُونَ غَیْرِهِ قَالَ إِنَّ الْعَاقِلَ لِدَلَالَهِ عَقْلِهِ الَّذِی جَعَلَهُ اللَّهُ قِوَامَهُ وَ زِینَتَهُ وَ هِدَایَتَهُ عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّهُ وَ عَلِمَ أَنَّ لِخَالِقِهِ مَحَبَّهً وَ أَنَّ لَهُ کَرَاهِیَهً وَ أَنَّ لَهُ طَاعَهً وَ أَنَّ لَهُ مَعْصِیَهً فَلَمْ یَجِدْ عَقْلَهُ یَدُلُّهُ عَلَى ذَلِکَ‏ وَ عَلِمَ أَنَّهُ لَا یُوصَلُ إِلَیْهِ إِلَّا بِالْعِلْمِ وَ طَلَبِهِ وَ أَنَّهُ لَا یَنْتَفِعُ بِعَقْلِهِ إِنْ لَمْ یُصِبْ ذَلِکَ بِعِلْمِهِ فَوَجَبَ عَلَى الْعَاقِلِ طَلَبُ الْعِلْمِ وَ الْأَدَبِ الَّذِی لَا قِوَامَ لَهُ إِلَّا بِهِ.
  •  العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء

۴٫ نقد دیگر آن که در اصطلاح بشری هم عقل فقط به معنای مدرک کلیات نیامده است. این یکی از معانی عقل در اندیشه فلسفی است و گرنه عقل به معنای قوه فاهمه و ناطقه انسان ونیز قوه مدرکه انسان که شامل درک جزئیات هم می‌شود و نیز سایر معانی به کار رفته است. (صدرا ، شرح اصول کافی، ج ۱، صص ۲۲۲ به بعد )

۵٫ خود میرزا مهدی هم در موارد گوناگون تصریح کرده است که عقل مُدرَکاتی نظری دارد. مثل اینکه درک می کند که وجودش از خودش نیست و وجود امور ظلمانی و صفات آنها نیز از خودشان نیست و موجود نیاز به موجِد دارد .

 

حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضا برنجکار به عنوان ناقد در این نشست گفت: سوءتفاهم‌های زیادی درباره بزرگان این مدرسه وجود دارد که می‌طلبد قبل از نقد، با یک نگاه همدلانه ابتدا مراد و مقصود آنها فهم شود. بر همین اساس تحلیل و تفسیرهای مطرح شده درباره عبارات مرحوم اصفهانی با برخی برداشت‌های نادرست همراه است.

ایشان در ادامه در نقد دیدگاه‌های آقای دکتر جعفری اظهار داشت: شواهدی که برای رد دیدگاه خارج از نفس بودن نور عقل، مطرح کردید نمی‌توانند مدعای شما را اثبات کنند زیرا فطرت در آیات فطرت در عام‌ترین معنایش به معنای معرفت غیر اکتسابی و عمدتا ناظر به معرفه الله است و ما معتقدیم که معرفه الله اعطایی است و خداوند می‌تواند آن را هم بگیرد هر چند که گفته نمی‌گیرد. لذا این استشهاد نمی‌تواند رد این نظر باشد.

وی ادامه داد: از سوی دیگر منظور از عارض شدن نور عقل، مثل عرض بودن رنگ نیست بلکه منظور همراه انسان و در اختیار او بودن است.

دکتر برنجکار در ادامه سخنان خود گفت: این‌که چیزی حجت باشد، درست است که دلیل بر معصوم بودن آن نیست؛ اما دلیل بر عدم عصمت آن هم نیست. بنابراین با توجه به این‌که عقل به‌منزله حجت باطنی و در کنار وحی و رسول به‌منزله حجت ظاهری معصوم قرار گرفته‌ است، می‌توانیم عصمت آن را بفهمیم. گذشته از این در روایات واژه عصمت بر عقل اطلاق شده است.

ایشان افزود: اما این‌که چرا عقلا اختلاف دارند، باید به یک نکته دقت کرد. عقل گاهی به صورت مستقیم به حقیقتی معرفت می‌یابد مثل حسن عدل  و قبح ظلم، این دریافت معصومانه است و پایه دین محسوب می‌شود و هیچ اختلافی در آن وجود ندارد. اما گاهی عقل برای صدور حکم از ابزارهای دیگری هم استفاده می‌کند مثل حواس، در این صورت چون آن ابزارها قطعی نیستند، ممکن است عقل در صدور حکم خود اشتباه کند و منشأ این اشتباه هم به آن ابزارها برمی‌گردد. اینجاست که اختلاف‌ها مطرح می‌شوند.

وی در ادامه درباره این اشکال که در این مدرسه کلامی، عقل به معنای ادراک حسن و قبح (عقل عملی) است، درحالی‌که در روایات عقل بر عقل نظری هم اطلاق شده است گفت: بله اصل این اشکال وارد است و ما خودمان هم در کتاب روش شناسی علم کلام به این نکته اشاره کرده ایم. اما در توضیح و توجیه دیدگاه مدرسه معارف، دو نکته به نظر می‌رسد: اولا، در این مدرسه هرگاه عقل و علم در مقابل هم قرار گیرند علم به معنای ادراک هست‌ها و عقل به معنای ادراک باید‌ها و نبایدهاست، اما گاهی به‌جای هم به‌کار می‌روند و در روایات هم همین‌گونه است. حتی خود مرحوم میرزا هم استدلال بر اثبات وجود خدا را از راه عقل می‌داند (استدلال از راه حقایق نورانی و استدلال از طریق حقایق ظلمانی)؛ ثانیا، عقل و علم نور واحدی هستند که عقل مراتب شدید‌تر و قوی‌تر است لذا هرگاه گفته شود عقل، قطعا شامل علم که همان عقل نظری هم هست می‌شود. لذا به این ترتیب روایاتی که عقل را بر عقل نظری اطلاق کرده‌اند، توجیه می‌شوند.

در ادامه این نشست، دکتر مومنی به عنوان دیگر سخنران این نشست گفت: لزوما حجت باید معصوم باشد منتها باید در حجت و مرتبه احتجاج، دقت شود. بنابراین آن عقلی که در «ان لله علی الناس حجتین» یک حجت ظاهری و یک حجت باطنی، مطرح است اگر به ملازمه حجیت آن با عصمت قائل نباشیم، اساسا اصل امامت را هم از دست خواهیم داد. ( باتوجه به اطلاق امر به اطاعت در آیه شریفه اطیعوا الله … که از آن عصمت استفاده می شود)

وی افزود: نکته دیگر این‌که تفاوت اندیشه مدرسه خراسان با اندیشه‌های صدرایی یک تفاوت رهیافتی نیست، بلکه اینها در هویت مصداقی، تفاوت‌های جدی و اساسی دارند، که البته طبیعی است این تفاوت در هویت مصداقی تفاوت در نگرش و رویکرد را هم در پی‌داشته باشد.

ایشان در ادامه اظهار داشت: این‌ که در ارتباط با عقل مرحوم میرزا می‌گویند اگر کسی عقل داشته باشد و این یعنی همگان عقل ندارند اما به نظر می‌رسد در خود کلمات مرحوم میرزا که آقای جعفری به‌خوبی و منصفانه نقل کردند، مرز و فصل این‌که چه کسانی آن عقل را دارند یا ندارند، با تعابیری مثل غضب، شهوت، طفولیت و … مشخص کرده‌اند، به این معنا که این تحفه الهی به همگان موهبت شده است الا این که یک وقت بحث طفولیت است که یا هنوز به آن مرحله نرسیده که اعطا و افاضه صدق کند یا این‌که هنوز به بروز نرسیده (اگر از همان ابتدای خلقت اعطا شده باشد).. و دیگر آن‌جایی که غضب و یا شهوت شدید عارض می‌شود (که یا نور عقل زائل می‌شود یا محجوب می‌شود). بنابراین تمام کسانی که از مرحله طفولیت، عبور می‌کنند معطی می‌شوند به این نور ظاهر لذاته و مُظهر لغیره (عقل).

وی در پایان سخنان خود گفت: این‌که تصور می‌شود که مرحوم میرزا با این تعریف از عقل، گویی می‌خواهد آن عقل متعارفی را که تمامی علوم بشری بر آن اتکا دارد، انکار کند و اشکال می‌کنند که پس خودتان چگونه استدلال می‌کنید و یا چرا در دیدگاه‌هایتان اختلاف دارید. اما باید توجه داشت که اصلا بحث انکار این مرحله و سطح از عقل نیست؛ اتفاقا در نوع استدلال‌ها به همین عقل تمسک می‌شود و این مرتبه را قبول دارند ولی می‌گویند این عقل آن عقلی نیست که در روایات به‌عنوان حجت باطنی آمده و معصوم است. گذشته از این‌که چنین اشکالی را می‌توان به اندیشه‌های فلسفی هم برگرداند و گفت مگر هدف فلسفه کشف حقیقت نیست؛ پس چرا بین این اندیشه‌ها اختلاف است؟

در ادامه سخنان ناقدین این نشست، دکتر جعفری در جمع بندی و پاسخ به اشکالات و ایرادات وارده گفت: مقداری بحث‌ها متداخل شد و گاه دوستان بحث را به سمت مبحث حجیت بردند؛ که ان‌ شاء الله در نشست بعدی به آن خواهیم پرداخت. اما درباره ادراک کلیات توسط عقل، همان‌طور که گفتیم منظور میرزا مهدی تنها ادراک کلیات عقل عملی است و الا درباره کلیات عرصه نظری، دیدگاه موافقی ندارند.

وی افزود: ما معتقدیم که در فطرت جنبه‌های بینشی عقل نهفته است و با آن عجین شده است. مرحوم میرزا مجانین و اهل شهوت را در کنار قرار می دهد و آنها را ازعقل محروم می داند؟ سوال این جاست که آیا مجانین فاقد فطرت هستند (هرچند فاقد عقل بالفعل هستند) در حالی‌که تمامی اندیشمندان معتقدند انسان بماهو انسان دارای فطرت است.

ایشان در ادامه گفت: فطرت بر اساس آیه فطرت بر مبنای همان معنای لغوی فطرت که نوعی خلقت در آن لحاظ است دیگر افاضه نیست؛ زیرا با توجه به آیه لاتبدیل لخلق الله، دیگر از بین‌رفتنی و گرفتنی نیست، در حالی که مدعای این مدرسه است که عقل گرفته می‌شود. از همه این نکات هم که بگذریم همان معرفه الله که جناب دکتر برنجکار بدان تصریح کردند که از آیه فطرت استفاده می شود، آیا مربوط به عقل نظری است یا عملی؟ بدیهی است که به عقل نظری برمی گردد و از سوی دیگر آقای دکتر فرمودند که خدا این معرفت را نمی گیرد و حال آن که میرزا مهدی خودشان تصریح می کنند که خدا از برخی می گیرد.

وی در تبیین رابطه حجت با عصمت گفت: ما عرض کردیم که حجت با عصمت گره نمی‌خورد، البته همان‌طور که انبیا و رسل حجت هستند و با عصمت هم گره می‌خورند، عقل هم با عصمت گره می‌خورد؛ اما عقل در مقام ثبوت معصوم است چون ناشی از علم الهی است و در خزائن علم الهی می‌گنجد، ولی همان‌طور که حجت ظاهری هم در مقام اثبات با عصمت گره نمی‌خورد (چون آن‌چه که من از طریق معرفت خودم به فهم از آیات و روایات می‌رسم، معصوم نیست و ممکن است فهمی نادرست باشد؛ هرچند حجت است)، عقل هم در مقام اثبات، با عصمت گره نمی‌خورد، هرچند حجت است.

ایشان در پایان سخنان خود گفت: نکته ای که آقای دکتر برنجکار فرمودند این که عقل به خودی خود حجت است اما هرگاه از ابزاری دیگر بهره بگیرد که دچار اشتباه می‌شوند، دیگر حجیت ندارد؛ اتفاقا مرحوم میرزا می‌گوید وقتی عقل از حس استفاده می‌کند و با محسوسات سر و کار دارد حجت است.

لازم به ذکر است  نشست علمی “نقد و بررسی نسبت عقل و دین در مدرسه معارفی خراسان” از سوی انجمن کلام اسلامی حوزه  و مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره با  حضور حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر محمد جعفری هرندی، عضو هیأت علمی و قائم مقام گروه فلسفه دین مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره و حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر رضا برنجکار، رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه و قائم مقام و مشاور عالی رئیس پژوهشگاه قرآن و حدیث و استاد دانشگاه تهران و آقای دکتر محمدحسن مومنی، استاد و مدرس حوزه و دانشگاه به عنوان ناقدین در  روز سه شنبه ۲۷ بهمن ۹۴  ساعت ۱۸:۳۰ در سالن اندیشه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره برگزار شد.

 

 


[۱] . بر اساس آیه فطرت ، خداوند به همه انسانها، بینشها وگرایشهایی فطری عنایت کرده است که با توجه به معنای لغوی و اصطلاحی فطرت، با سرشت انسانها عجین شده است. بدیهی است که مراد ازسرشت ، روح انسانهاست و نه جسم آنها .

لینک کوتاه : https://ikq.ir/?p=691

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها
ارتباط توحید عملی و حجاب و عفاف در تحقق امنیت دینی خانواده الاهیات تطبیقی بین الادیان الهیات زیارت اندیشه اسلامی ایده‌ها و شکاف‌ها در پژوهش مذاهب اسلامی ایمان ایمان و اخلاق ایمان و تربیت ایمان و سلامت روان ایمان و سیاست بازخوانی گزارش اجلاسیه صلح جهانی سئول تأثیر مبانی اندیشه مدرن بر جامعه اسلامی ایران و راه کارهای برون رفت از آن تاریخ کلام امامیه تقویت و تکمیل مبانی کلام ثبت نام دوره های آموزش انجمن کلام اسلامی حوزه جامعة الزهراء جایگاه عقل در علوم عقلی جایگاه عقل در قرآن و حدیث جایگاه عقل در مذاهب اسلامی خطبه فدکیه دین و چالش های روز روش های طراحی و گسترش شبهات دینی در جامعه زبان تخصصی و اصطلاح شناسی کلامی زیست مومنانه سلسله نشست های دین و چالش های روز شرح آیات العقاید عقل در اندیشه اسلامی قاعده دفع ضرر محتمل مبانی اخلاقی الهیات زیارت مبانی فکری و کلامی سلفیه مبانی کلامی اخلاق و معنویت مبانی کلامی الهیات زیارت مجمع عمومی مدرسه پائیزه مدل ایمن سازی ارتباط اجتماعی در امر جنسی بر اساس منابع اسلامی مشق کلام معنویت معنویت های نوظهور و چالش های فرهنگی و هویتی منهاج السنه نقد مبانی معرفت شناختی و روش شناختی الحاد مدرن همایش ملی زن، خانواده، امنیت پیام رئیس انجمن کلام حوزه چهارشنبه های اعتقادی کارگاه کرسی عملی ترویجی