• امروز : یکشنبه - ۲ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 22 December - 2024
23

نشست علمی بررسی “جایگاه ادراک حسی در نظام معرفت شناسی قرآن” برگزار شد

  • کد خبر : 782
  • ۱۱ آبان ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۳

به گزارش روابط عمومی انجمن کلام اسلامی حوزه، نشست علمی “جایگاه ادراک حسی در نظام معرفت شناسی قرآن” با حضور حجت ‌الاسلام سیدمهدی میرزابابایی در سالن همایش انجمن‌های علمی حوزه برگزار شد. در ابتدای این نشست حجت الاسلام سیدمهدی میرزا بابایی در خصوص جایگاه ادراک حسی در نظام معرفت شناسی قرآن با جایگاه ادراک حسی […]

به گزارش روابط عمومی انجمن کلام اسلامی حوزه، نشست علمی “جایگاه ادراک حسی در نظام معرفت شناسی قرآن” با حضور حجت ‌الاسلام سیدمهدی میرزابابایی در سالن همایش انجمن‌های علمی حوزه برگزار شد.

در ابتدای این نشست حجت الاسلام سیدمهدی میرزا بابایی در خصوص جایگاه ادراک حسی در نظام معرفت شناسی قرآن با جایگاه ادراک حسی در نظام معرفت شناسی فلسفی گفت: جایگاه ادراک حسی در نظام معرفتی قرآن، مترصد این امر نیست تا تصویر ادراک حسی در نظام فلسفی را رد و ابطال یا تقویت و تضاعد نماید. در این جلسه فارغ از قیل و قالها، به دنبال تبیین جایگاه حواس و ادراک حسی در نظام معرفت شناسی قرآن هستیم، لذا این پژوهش، دیدگاه فلسفی پیرامون ادراک حسی و حواس را نه تخطئه و نه تقویت می­نماید.

وی افزود: ادراک حسی در نظام معرفت شناسی قرآن، با آنچه در فلسفه در مورد جایگاه ادراک حسی بیان می­شود، متفاوت است. قرآن خود دارای نظام معرفت شناسی خاص است. از آنجایی که در این نظام معرفتی، قرآن  هدف خاصی را دنبال می­کند، نظام معرفت شناسی ویژه­ایی در قرآن وجود دارد، که امید است این نشست، فضایی تازه پیش روی طلاب و دانشجویان، اساتید حوزه و دانشگاه گشوده شود، تا پیرامون نظام معرفت شناسی قرآن، تحقیق و تفحص عالمانه انجام گیرد.

عضو انجمن کلام اسلامی حوزه با اشاره به مهندسی قرآن در راستای حواس و ادراک حسی اظهار داشت: برای تبیین جهان­بینی قرآن پیرامون حواس باید از واژگان قرآنی و گزاره­ های آیات الهی مدد گرفت. در این راستا دو نوع واژگان وجود دارد، واژگان کانونی و کلیدی، واژگان کانونی واژگانی هستند که در حلقه نخست تحقیق و بررسی وجود دارند و واژگان کلیدی واژگانی هستند که در لایه دوم با واژگان کانونی در ارتباط هستند، این واژگان بوسیله ارتباط معنایی خاصی که به وجود می­آورند، مفهوم سازی حواس و ادراک حسی را در قرآن ترسیم می­نمایند.

ایشان افزود؛ اگر چه قرآن تعداد حواس را احصا ننموده است و حتی شاید با بررسی دقیق، احصا موجود پیرامون تعداد حواس مورد تأیید قرآن نباشد، اما از آنجایی که معروف در ادبیات عام و خاص، حواس خمسه معروف است پژوهش ما نیز مطابق با این تعداد انجام شده است.

پژوهشگر پژوهشگاه قرآن و حدیث در ادامه با ذکر کردن حس شنوایی به عنوان یکی از حواس پنجگانه گفت: دو واژه اُذُن و سمع، واژگان کانونی حس شنوایی است. جایگاه ابزاری اُذُن در قرآن مستدل به آیات «أَ لَهُمْ أَرْجُلٌ یَمْشُونَ بِها أَمْ لَهُمْ أَیْدٍ یَبْطِشُونَ بِها أَمْ لَهُمْ أَعْیُنٌ یُبْصِرُونَ بِها أَمْ لَهُمْ آذانٌ یَسْمَعُونَ بِها » (۱۹۵ اعراف ) «آیا آنها را پاهایى هست که با آن راه بروند یا آنها را دستهایى هست که با آن حمله کنند یا چشمهایى هست که با آن ببینند یا گوشهایى هست که با آن بشنوند؟» «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها » (۱۷۹ اعراف) «براى جهنم بسیارى از جن و انس را بیافریدیم. ایشان را دلهایى است که بدان نمى‏فهمند و چشمهایى است که بدان نمى‏بینند و گوشهایى است که بدان نمى‏شنوند» می باشد. موانع ادراکی در این بخش، مادی و محسوس است، چنانکه قرآن می­فرماید؛ «أَصابِعَهُمْ فی‏ آذانِهِم‏»( بقره/۱۹) انگشتان خویش در گوش ها کنند.

وی افزود: برخی از لغویین سمع را همان اُذُن معرفی نموده­اند، اما سمع نه تنها اُذُن نیست که بصر ، قلب و عقل نیز نمی­باشد. خداوند متکلم حکیم است و با حکمت خویش کلمات را استفاده می­کند، هر کلمه­ای باز گو کننده معنایی خاص است، قرآن واژه سمع را در کنار دیگر واژگان بیان می­کند و این تعدد و تکرر واژگان دلالت بر تعدد معانی و حقائق دارد؛ «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً« ( اسراء۳۶) «از پى آنچه ندانى که چیست مرو، زیرا گوش و چشم و دل، همه را، بدان بازخواست کنند». همچنین خداوند در برخی آیات قرآن، ضمن اثبات اُذُن، سمع را نفی می­نماید، مانند «لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِه».

حجت الاسلام میرزابابایی در تبیین حس دیداری چهار واژه “عین”، “رآی”، “نظر” و “بصر” از نگاه قرآن گفت: “عین” ابزاری برای رؤیت، “نظر” و “بصر” است و “رَأى” اولین مرحله ادراک دیداری می باشد. در این مرحله نگاه بدون دقت و تأمل اتفاق می­افتد، «فَلَمَّا رَأى‏ قَمیصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُر»( یوسف/ ۲۸)چون دید جامه‏اش از پس دریده است، «فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُواری سَوْأَهَ أَخیهِ» ( مائده /۳۱) خدا کلاغى را واداشت تا زمین را بکاود و به او بیاموزد که چگونه جسد برادر خود پنهان سازد.

وی افزود: “نظر”، چنان چه برخی از لغویین نیز بیان نموده­اند، نگاه با تأمل و دقت است، لذا ۳۵ مورد در آیات قرآن واژه “کیف” با واژه “نظر” همنشین می­شود. «فَانْظُرْ إِلى‏ طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلى‏ حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَهً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَه» ( بقره ۲۵۹) «به طعام و آبت بنگر که تغییر نکرده است، و به خرت بنگر، مى‏خواهیم تو را براى مردمان عبرتى گردانیم، بنگر که استخوانها را چگونه به هم مى‏پیوندیم و گوشت بر آن مى‏پوشانیم. چون قدرت خدا بر او آشکار شد.» همچنین واژه “کیف” بیان کننده چگونی است و برای رسیدن به چگونگی دقت و تأمل نیاز است، لذا بعد از دقت و تأمل، تبین نیز محقق می شود، فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَه.

ایشان در خصوص حس دیداری گفت: حوزه حس دیداری، “بصر” مرحله­ای بالاتر از “نظر” است، چنانچه “نظر” بالاتر از رؤیت می­باشد. این امکان وجود دارد که “نظر” باشد اما “بصر” نباشد؛ «وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‏ لا یَسْمَعُوا وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ» ( اعراف/۱۸۹) و اگر آنها را به راه هدایت بخوانى نمى‏شنوند و مى‏بینى که به تو مى‏نگرند ولى گویى که نمى‏بینند.» “بصر” آنگاه محقق می­شود که “نظر” شکل بگیرد و در کنار آن ایمان نیز وجود داشته باشد؛ «وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ کَما لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّه»( انعام/ ۱۱۰) و هم چنان که در آغاز به آن ایمان نیاوردند، این بار نیز در دلها و دیدگانشان تصرف مى‏کنیم‏.

حجت الاسلام میرزابابایی در ادامه اظهار داشت: در حوزه حس چشایی باید دو واژه ذوق و لسان در قرآن پی­ جویی نمود. ذوق را قوه­ای مفروش بر زبان معرفی کرده­اند که با اختلاط و امتزاج با رطوبت غذا، طعم اطعمه و اشربه را ادراک می­نماید. اما این واژه در قرآن برای امور معنوی استعمال شده است. همنشینی مشتقات واژگان؛ رحمت، نعمت، سوء، جوع، خوف و موت این نکته را مستدل می­نماید. اما واژه لسان در قرآن با واژگانی همنشینی می­کند که بازگو کننده حوزه معرفت شناسی هستند، واژگان؛ عربی مبین، صدق، کذب، حسب و تلی واژگان حوزه معرفت شناسی هستند که با لسان همنشین می­شوند، این همنشینی نشان می­دهد در قرآن واژه لسان برای چشیدن اطعمه و اشربه استفاده نشده است. لذا حس چشایی به این معنا که در ادبیات خواص و عامه مردم متداول است، استعمال قرآنی ندارد.

ایشان تصریح کرد: واژگان؛ جلد، لمس و مس از واژگانی در حوزه حس لامسه می­توانند مطرح باشند. اما واژه لمس در آیاتی بیان می­شود که جایگاه ادراکی ندارند، «اَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساء»(نساء/۴۳) «یا از مکان قضاى حاجت بازگشته‏اید یا با زنان جماع کرده‏اید». واژه مس نیز در قرآن ارتباطی با حوزه معرفت شناسی ندارد؛ «وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَیَّاماً مَعْدُودَهً » (بقره ۸۰) «و گفتند: آتش جز چند روزى ما را نسوزاند». «مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاء» (بقره ۲۱۴). اما واژگانی که در قرآن با واژه جلد  همنشین شده­اند بیان کننده دو بعد احساسی و ادراکی هستند، اما واژگانی که جنبه احساسی جلد را مورد توجه قرار داده­اند عبارتند از؛ نار، نضج و ذوق، «إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلیهِمْ ناراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذاب»‏ «آنان را که به آیات ما کافر شدند به آتش خواهیم افکند. هر گاه پوست تنشان بپزد پوستى دیگرشان دهیم، تا عذاب خدا را بچشند». اما واژگانی که به جنبه ادراکی جلد اشاره دارد و تبیین کننده حوزه معرفت شناسی است عبارتند از؛ شهد، ظن، سمع و بصر. «وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذی أَنْطَقَ کُلَّ شَی» (فصلت ۲۱) «به پوستهاى خود گویند: چرا بر ضد ما شهادت دادید؟ گویند: آن خدایى که هر چیزى را به سخن مى‏آورد».

عضو انجمن کلام اسلامی حوزه درباره حس بویایی اظهار داشت: حس بویای قوه­ای پیشاپیش دماغ انسان است که بوسیله هوا و بخار بو را به شامه انسان می­رساند. در قرآن تنها یک آیه، به ظاهر دلالت بر حس بویایی می­کند. «وَ لَمَّا فَصَلَتِ الْعیرُ قالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ ریحَ یُوسُفَ لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ» (۹۴/ یوسف) «چون کاروان به راه افتاد، پدرشان گفت: اگر مرا دیوانه نخوانید بوى یوسف مى‏شنوم». آنگونه که برخی از مفسرین نوشته­اند فاصله حضرت یعقوب با یوسف علیهما السلام، حدود ۸۰ فرسخ بوده است، رسیدن بوی یوسف به یعقوب در این مسافت طولانی نمی­تواند از طریق عادی باشد، لذا در پایان آیه می فرماید؛ «لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ» یعنی بیان چنین مطلبی احتمال دارد شما مرا دیوانه پندارید. این می رساند رسیدن بو از این مسافت طولانی، عادی نیست، لذا برخی از مفسرین این را اعجاز و برخی از سنخ وحی بدون کلام و برخی نیز لباس را لباسی بهشتی می­دانند. بنابراین با تأمل و دقت، این آیه بیان کننده حس بویایی در قرآن نمی­باشد.

در پایان جلسه حجت الاسلام میرزابابایی به سوالات مطرح از سوی حاضران، پاسخ دادند.

لازم به ذکر است نشست علمی نشست علمی “جایگاه ادراک حسی در نظام معرفت شناسی قرآن” به همت انجمن کلام اسلامی حوزه و با همکاری دبیرخانه اولین کنگره بین المللی قرآن و علوم انسانی و دبیرخانه انجمن های علمی حوزه و با حضور حجت ‌الاسلام سیدمهدی میرزابابایی (سخنران) و آقای دکتر مهدی نصرتیان (دبیر علمی) روز یکشنبه ۷ آبان ماه ساعت ۱۸:۳۰ الی ۲۰:۳۰ در سالن همایش انجمن‌های علمی حوزه برگزار شد.

  جهت دریافت صوت نشست اینجا کلیک نمائید.

لینک کوتاه : https://ikq.ir/?p=782

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.