به گزارش روابط عمومی انجمن کلام اسلامی حوزه، سلسله نشست های کلام پژوهان جوان با عنوان نشست علمی«جایگاه عقل نزد فخر رازی»به همت انجمن کلام اسلامی حوزه و با حضور ارائه دهنده حجت الاسلام فلاح ، دکتر محمدجعفر رضایی به عنوان ناقد و با دبیری حجه السلام مهاجری سه شنبه ۲۸ دی ماه در سالن همایش انجمن های علمی حوزه برگزار گردید.
در ابتدای این نشست حجت الاسلام سید علی محمد مهاجری دبیر جلسه به جانمایی نشست علمی جایگاه و کارکردهای عقل نزد فخر رازی در سلسله نشستهای کلامپژوهان جوان پرداخت و گفت:
این سلسلهنشستها با موضوع «عقل عند المذاهب» توسط اعضای محترم گروه سلفیهپژوهی دفتر تبلیغات ارائه میشود که زمینه اصلی کارشان پژوهشهای مرتبط با جریانات سلفی با تأکید بر مبانی و اندیشههای ابن تیمیه است.
وی در بیان ارتباط موضوع «عقل عند المذاهب» با زمینه کاری گروه سلفیه پژوهی دفتر تبلیغات بیان داشت: باید توجه داشت که مهمترین بخش مبناپژوهی و نظریه شناسی، بخش معرفتشناسی است و مهمترین بخش از معرفتشناسی بخش منابع معرفت است و در منابع معرفتی نیز چالشیترین منبع معرفتی که اندکی تغییر در استفاده از کارکردهای آن، مسیر یک مذهب یا فرقه را تغییر میدهد منبع معرفتی عقل است و از این رهگذر است که ما در تاریخ مذاهب کلامی مشاهد میکنیم که پیرامون این منبع معرفتی فرقههای و مکاتب گوناگونی از یکدیگر راه خود را جدا کردهاند.
به عنوان مثال معتزله در برههای از تاریخ، راه خود را از اهل حدیث جدا کردند و اشاعره و ماتریدیه و طحاویه نیز از این قاعده مستثنا نبودند و حتی شیعه نیز در مقطعی با تأثیر از معتزله در استفاده از کارکردهای عقل وارد فاز جدیدی شدند و این تغییر و تحول بینا مذهبی و درون مذهبی پیرامون عقل تا به امروز ادامه دارد.
دبیر جلسه اضافه کرد: این بخش از اهمیت عقل پژوهی از یک طرف و اینکه یک روش مرسوم در تخطئه و نقد مذاهب دیگر وجود دارد و آن این است که فرقه و مذهب یا شخصیت مورد نقد را در مقابل جماعت و اجماع قرار بدهیم، کاری که امروز منتقدین شیعه در برابر شیعه انجام میدهند.
گروه محترم سلفیه پژوهی نیز برای استفاده از این تکنیک انتقادی در مقابل ابن تیمیه، با ورود به عرصه پژوهش عقل عند المذاهب بر این شدند که با استخراج نظریات مکاتب و مشاهیر اهل سنت و قرار دادن همه آنها در مقابل ابن تیمیه وی را در مقابل جماعت و اجماع قرار دهند تا ضمن به چالش کشیدن او به نوعی پذیرش نقد نسبت به ابن تیمیه را در بین مذاهب دیگر تسهیل کنند و ابهّت و هیمنه شیخ الاسلامی او را بشکنند.
حجت الاسلام مهاجری افزود: تحقیق جایگاه و کارکردهای عقل نزد فخر رازی یکی از سلسله مباحثی است که توسط حجت الاسلام مرتضی فلاح در راستای پروژه مذکور تدوین و تألیف شده که برای آن زحمات زیادی کشیدند و در این جلسه ارائه خواهد شد.
پس از توضیحات دبیر جلسه، ارائه دهنده محترم، حجت الاسلام فلاح در تبیین مقاله خود ابتداء به ضرورت بحث اشاره کرد و گفت: یکی از دلائلی که در بین شخصیتهای اشعری، نظریات فخر رازی مورد توجه بنده قرار گرفت این بود که امروز تفکرات او در بین مسلمانان حدود ۴۰۰ میلیون نفر طرفدار داشته و مراکز و دانشگاههای مهم جهان اسلام نظیر دانشگاه الازهر به نظریات او بسیار بهاء داده و مورد توجهاشان قرار گرفته است.
وی در تشریح فرضیه مقالهاش بیان داشت: آنچه من در این مقاله به عنوان فرضیه دنبال میکردم این بود که فخر رازی در حوزه عقائد اشعری و در حوزه روش و اثبات عقائد عقل گرای تام و معتزلی است.
نکته مهمی که حجت الاسلام فلاح در بخش حیات علمی فخر رازی به آن اشاره کرد این بود که دلیل نامیدن فخر رازی به امام المشکّکین این است که وی اساتید زیادی نداشته و به جز پدرش و شخصیتی به نام جیلی استفاده زیادی از اساتید دیگر نکرده است. این امر باعث تشتّت آراء و تعدد نظریات در منظومه فکری او شده است.
ارائه دهنده این جلسه، در حوزه معناشناسی پس از اینکه ۹ معنا از معانی عقل را از آثار فخر رازی برشمرد در جمعبندی بین این معانی به دو نکته اشاره کرد:
- عقل نزد فخر رازی علم است و ابزار و آلت و نور و غریزه و … نیست.
- عقل مشترک لفظی بوده و داراری معانی گوناگون است.
حجت الاسلام فلاح پس از اینکه مکتب کلامی فخر رازی را یک مکتب عقلی فلسفی ارزیابی کرد، به جایگاه اقسام عقل نزد فخر رازی پرداخت و گفت: جایگاه اقسام چهارگانه عقل نظری، عملی، ابزاری و منبعی نزد فخررازی بدین گونه است که:
- عقل عملی: در این حوزه فخر رازی و اشاعره منکر حسن و قبح عقلیاند.
- عقل نظری و ابزاری: ابتدایی ترین کاربرد عقل نظری، ابزاری بودن آن است که مورد قبول همه فرق و مذاهب می باشد بزاری بودن عقل است.
- عقل منبعی: مهمترین بحث ما در نظریهپژوهی فخر رازی و فخر رازی از این نوع عقل در مباحث اثبات عقائد به طور کامل استفاده میکند.
وی در تبیین قسم سوم عقل و بهرهجویی از آن در اثبات عقائد این حوزه را به چند بخش تقسیم کرد و بیان داشت: فخر رازی در هفت مورد در اثبات عقائد فقط از عقل استفاده کرده، در دو مورد فقط از نقل استفاده کرده و در پنج مورد هم از عقل و هم از نقل بهره برده است.
ارائه دهنده محترم، در پایان مطالب خود بحث تعارض عقل و نقل را مطرح کرد و افزود: این بحث یکی از مباحث مهم در حوزه عقلپژوهی بوده و موضع یک نظریهپرداز نسبت به عقل را به خوبی روشن میکند. فخر رازی در تعارض عقل و نقل، دلیل عقلی را همیشه مقدم کرده و معتقد است این تقدم نه به خاطر یقینی بودن عقل بلکه به خاطر خصوصیّتی است که در جنس عقل در مقابل نقل وجود دارد.
پس از ارائه حجت الاسلام فلاح، ناقد محترم جلسه جناب آقای دکتر محمد جعفر رضایی، شش اشکال و یک پیشنهاد نسبت به مطالب مطرح شده در جلسه عنوان کرد و گفت: اولین اشکالی که به نظرم آمد این است که ارائه دهنده محترم بایستی قبل از اینکه فرضیه خود را مبنی بر معتزلی بودن مسلک اعتقادی فخر رازی، مطرح کنند، برای ما روشن میکردند که از جهت منطقی چه رابطهای بین عقائد معتزلی و اشعری وجود دارد. بنده معتقدم اشاعره و معتزله تفاوت چندانی در روش ندارند و به طور کلّی کلامیون از اشاعره و معتزله از حیث روش مشترکاند و اختلافات جزئی در برخی از مصادیق دارند.
وی در تبیین اشکالات خود بر مطالب مطرح شده در این جلسه اضافه کرد: یکی از سؤالات من از جناب آقای فلاح این است که در حوزه عقل نظری، آیا فخر رازی به معتزله نزدیک شد یا در اینجا نیز فخر رازی ادامه دهنده راه دیگر اشاعره است و نسبت به بقیه اشاعره نوآوری نداشته است؟
یکی دیگر از اشکالاتی که دکتر رضایی به حجت الاسلام فلاح گرفت، در بحث تقابل عقل و نقل بود؛ وی در این رابطه گفت: تحقیق شما در این زمینه نیز ناقص است چرا که علی رغم تأکید شما بر منحصر بودن فخر رازی بین اشاعره در مقدم داشتن عقل در تقابل عقل و نقل، دیگرانی همچون جوینی و باقلانی نیز در تقابل عقل و نقل، عقل را مقدم میکنند.
دکتر محمد جعفر رضایی افزود: آنچه در جستجوی آثار اشاعره دستگیر من شده این است که دلیلی بر تقدم نقل توسط اشعری نیز وجود ندارد ولی باز تابع دلیلم و اگر ادلهای مبنی بر این تقدّم دارید بیان کنید تا مورد استفاده بنده نیز قرار بگیرد.
وی با استناد به عبارتی از کتاب المحصل به معناشناسی عقل نزد فخر رازی اشکالی وارد کرد و بیان داشت: آنچه در متن پیشروی من قرار دارد این است که فخر رازی پس از برشمردن چند معنا از عقل و ردّ آنها به این نتیجه میرسد که بهترین معنا برای عقل غریزه بودن آن است نه معنای علم که جناب آقای فلاح معنای علم را برای آن بیان کردند.
ناقد جلسه بیان داشتد: اینکه به نظر ارائه دهنده محترم فخر رازی استفاده از نقل در جاهایی که عقل و نقل هر دو کاربرد دارند عبث و بیهوده میدانند، نظریه صحیحی نیست چون هر چند فخر رازی در جایی به این مطلب اشارهای داشته است ولی روح اندیشههای فخر با این مطلب منافات داشته و چنین گزارهای را برنمیتابد.
دکتر محمد جعفر رضایی در پایان نقدهای خود به مطالب ارائه شده در جلسه به تبیین یک پیشنهاد پرداخت و گفت: یکی از فعّالیتهای مهم فخر رازی و یکی از خدمتهای او به مکتب اشعری این بود که توانست قسمتهای مبهم عقائد اشاعره را که نتوانسته بودند استدلال مناسبی برای آن بیاورند با فلسفه رفع ابهام کرد؛ از این رو پرداختن به این مطلب با توجه به رویکری که جناب آقای فلاح در گروه سلفیه پژوهی دفتر تبلیغات دارند بسیار مناسب و به جا بود.
پس تبیین نقدهای دکتر محمد جعفر رضایی، حجت الاسلام فلاح به پاسخگویی به ناقد محترم پرداخت و بیان کرد: درست است که غیر از فخر رازی بقیه متکلمین اشاعره نیز از منبع عقل در استدلالات خود بهره بردهاند اما تفاوت بین این دو نوع استفاده در شدت و ضعف و برهانی یا جدلی بودن استفاده از عقل است.
وی در پاسخ به عدم نوآوری فخر رازی در استفاده از عقل نظری نسبت به بقیه اشاعره نیز گفت: هر چند من این اشکال را قبول ندارم ولی قابل ذکر است که بحث از عقل نظری را بنده طرداً للباب در مباحث گنجاندم و الا ما حتی اگر ثابت کنیم که فخر رازی در استفاده از عقل نظری پیرو سایر اشاعره بوده و از روش معتزله استفاده نکرده، باز خللی در روند اثبات فرضیه ما ندارد چرا که محل نزاع بر سر عقل منبعی است نه عقل نظری.
حجت الاسلام فلاح در رابطه با تشابهات دیگر اشاعره نظیر جوینی و باقلانی با نظریات فخر رازی بیان داشت: اولاً با مراجعه به مدارک معتبر و آثار این دو نظریهپرداز اشعری ثابت میشود که اینها هر چند مطالبشان با فخر رازی تشابهاتی دارد امّا عیناً همان نیست و ثانیاً طبق آنچه ما با اسناد و مدارک معتبر ثابت کردیم، باقلانی و جوینی در تقابل بین عقل و نقل، نقل را مقدم میکنند.
ارائه دهنده جلسه در پاسخ به استبعاد ناقد، نسبت به اینکه ابوالحسن اشعری نقل را بر عقل مقدم میکند، ضمن ارائه مدرک گفت: با توجه به اینکه موضوع تحقیق بنده آراء و اندیشههای ابوالحسن نبوده، این مطلب را از با اطمینان به جناب آقای ربانی گلپایگانی به عنوان اصل موضوع در تحقیق فرض کردم.
وی همچنین سخن ناقد مبنی بر غریزه بودن عقل را به چالش کشید و افزود: اینکه فخر در یک موضع از کتاب المحصل به غریزه بودن عقل توجه داده باشد به هیچ عنوان نمیتواند ناقض آراء او در همه کتبش به خصوص در کتاب مطالب العالیه باشد که آخرین نوشته او و حاکم بر آراء اوست. وی در این کتاب تصریح دارد که عقل به معنای علم است.
حجت الاسلام مرتضی فلاح در پایان ضمن تشکر از ناقد و مطالب مفیدی که در این جلسه مطرح کرده بود خطاب به ناقد گفت: مطلبی که در رابطه با فخر بیان فرمودید مبنی بر اینکه استفاده از نقل در اثبات عقائد و معارف دینی در جایی که عقل وجود دارد با مبانی و روح علمی حاکم بر اندیشههای فخر ناسازگار است به هیچ عنوان مورد پذیرش بنده نیست چرا که ادراک و انتزاع چنین مطلبی نیاز به تتبع زیاد و آشنایی با ادبیات و آراء و اندیشههای او دارد و آنچه بنده در طی چندین ماه به آن رسیدهام خلاف برداشت شما از آراء فخر رازی است و معتقدم علاوه بر تصریحات فخر، چهارچوب فکری او نیز بر عبث بودن نقل در جایی که عقل کاربرد دارد، دلالت کامل دارد.