به گزارش روابط عمومی انجمن کلام اسلامی حوزه، حجت الاسلام و المسلمین سبحانی در نشست رابطه متعلق معرفت فطری روایات مرتبط با این موضوع را در چهار دسته بیان کردند:
حجت الاسلام و المسلمین سبحانی در نشست رابطه متعلق معرفت فطری روایات مرتبط با این موضوع را در چهار دسته بیان کردند:
۱٫ توحید و معرفت الله
۲٫ نبوت و ولایت امیرمومنان
۳٫ فطرت اسلام
۴٫ برخی آداب و اعمال
به نظر میرسد که مجموع آیات و روایاتی که در باب فطرت آمده است از جهت متعلق به چهار دسته قابل تقسیم است:
۱) توحید و معرفت اهلل:
آیات و روایاتی که تا به حال اشاره شد و روایات در این زمینه قطعا تواتر معنوی که دارد هرچند تواتر لفظی هم در برخی
موارد و تعابیر محتمل است.
محاسن، ج،۱ ص:۲۴۱ عَنْ زُرَارَةَ قَال:َ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل-َّ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ
النَّاسَ عَلَيْها قَالَ فَطَرَهُمْ عَلَى مَعْرِفَةِ أَنَّهُ رَبُّهُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَعْلَمُوا إِذَا سَأَلُوا مِنْ رَبِّهِمْ وَ لَا مِنْ رَازِقِهِم
مختصر البصائر، ص:۳۹۹ عَنْ زُرَارَة،َ قَال:َ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع: أَصْلَحَكَ اللَّهُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كِتَابِهِ
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها قَال:َ »فَطَرَهُمْ عَلَى التَّوْحِيدِ عِنْدَ الْمِيثَاقِ عَلَى مَعْرِفَةِ أَنَّهُ رَبُّهُمْ« قُلْت:ُ
وَ عَايَنُوه،ُ قَال:َ فَطَأْطَأَ رَأْسَه،ُ ثُمَّ قَال:َ »لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْيَعْلَمُوا مَنْ رَبُّهُمْ وَ لَا مَنْ رَازِقُهُمْ
تعابیری مانند التوحید، علی معرفه انّه ربّهم و.. که در روایات آمده است و همچنین تعبیر »أ لست بربکم« در قرآن و
همچنین تعبیری مانند حنیفیت یا آیات »أ فی اهلل شک…«، »فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْک…«، »وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّه« و… همگی نشان دهنده آن است که یکی از معرفتهای فطری توحید و معرفت اهلل است.
۲)توحید، نبوت رسول اهلل، والیت امیرمومنان:
در این قسم متعلق را از توحید و معرفت اهلل به نبوت رسول خدا و والیت علی بن ابیطالب توسعه داده شده است؛ مانند
این روایات:
بصائر الدرجات، ج،۱ ص:۷۸ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ
عَلَيْها قَالَ فَقَالَ عَلَى التَّوْحِيدِ وَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين.َ
تفسیر قمی، ج،۲ص:۱۵۵ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا ع عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
ع فِي قَوْلِهِ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها قَالَ هُوَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ أَمِيرُ
الْمُؤْمِنِينَ وَلِيُّ اللَّهِ إِلَى هَاهُنَا التَّوْحِيد )توحید تا والیت امتداد پیدا میکند)
برخی روایات دارد که نسبت به معرفه اهلل همه اقرار کردهاند )طوعا أو کرها( اما نسبت به والیت امیرمومنان برخی انکار کرده اند. هرچند در برخی روایات به صورت مطلق آمده است.