به گزارش روابط عمومی انجمن کلام اسلامی حوزه، بیست و پنجمین نشست از مجموعه نشست های همایش ” ایمان و چالش های عصر جدید” به همت انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه و دانشکده الهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران و با همکاری کمیته برگزاری کرسی های آزاداندیشی حوزه های علمیه برگزار گردید.
جناب آقای دکتر مجید معارف ، استاد دانشگاه الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران ، در این نشست که سه شنبه گذشته ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ با توجه به محدودیت های اعلام شده، بصورت مجازی برگزار گردید؛ به بیان نقطه نظرات خود پرداختند که خلاصه مطالب مطرح شده در ادامه آورده می شود:
کتاب صحیح مسلم با کتاب ایمان شروع میشود، ۵۷ حدیث را در ۴۲ باب آورده و شاخصهای ایمان و اسلام را در روایات پیامبر بیان کرده است؛ صحیح بخاری هم دومین کتابش، کتاب ایمان است که ۳۸۰ حدیث در ۹۶ باب آورده شده است. سنن ترمذی هم ۳۸ روایت را در باب کتاب ایمان خود بیان کرده است.
کافی هم بیش از ۵۰۰ حدیث را در زمینه ایمان ذکر کرده است؛ بحارالانوار هم شش جلد را به ایمان و کفر اختصاص داده و شاید هزاران حدیث را شامل شود؛ اینها نشان میدهد ایمان و اسلام جایگاه والایی در معارف حدیثی فریقین دارد.
با پیدایش فرقههای معتزله و اشاعره و در دوره صادقین(ع)، ایمان و اسلام از مسائل روز کلامی و نقل زبان فرقههای مختلف بود، در کنار این دو، دو مقوله عمل و بی عملی و معصیت و نقش آن در ایمان و اسلام هم مطرح است.
دیدگاه مرجئه و خوارج در مورد ایمان
استاد دانشگاه تهران با اشاره به دیدگاه خوارج درباره ایمان و اسلام بیان کرد: خوارج ابتدا حکمیت را به امام علی(ع) تحمیل کردند ولی بعد که نتیجه آن باب طبع آنها نبود توبه کردند و به امام فرمودند که شما هم باید توبه کنید و چون امام توبه نکرد او را تکفیر کردند و کم کم این عقیده در آنها شکل گرفت که ایمان عین عمل است و تخلف از عمل مساوی با کفر است؛ بنابراین مؤمن غیرعامل به مسائل شرعی از نظر اینها کافر است.
وی اضافه کرد: در برابر این گروه طایفه مرجئه هستند که ۱۸۰ درجه تفاوت فکر دارند و میگویند اصلا ایمان ارتباطی با عمل ندارد زیرا ایمان قلبی است و عمل جوارحی است؛ اگر کسی مؤمن باشد و کار زشتی بکند ضرری به ایمانش وارد نمیشود. بعدها در شیعه طایفهای از غالیان ظهور کردند معرفت امام کفایت از نماز و روزه و حج میکند؛ امام صادق(ع) در تعریف غالی فرمودند غالی عادت کرده به ترک نماز و روزه و … به گونهای که حاضر به ترک عادت نیست، لذا امام مقصر را میپذیرد ولی غالی را رد میکند.
گروه سومی هم در اهل تسنن به نام معتزله شکل گرفتند، اینها بین خوارج و مرجئه راه میانه نشان دادند و میگویند مرتکب کبیره نه کافر است مانند خوارج و نه مانند مرجئه بی گناه بلکه فاسق است و اگر فرد توبه کرد ملحق به مؤمنین است و اگر توبه نکند به کفار ملحق خواهد شد به این اندیشه متعزله میگویند فاسق موقعیتی را بین دو موقعیت مؤمن و کافر اشغال میکند.
در چنین شرایط فکری روایات امامیه اسلام و ایمان را با رشتههای مختلفی از معانی بیان کرده است؛ اسلام و مسلمانی با تعبیر رنگ و شهادتین در اهل تسنن و شیعه بیان شده است؛ مثلا در روایات اهل تسنن آمده که اسلام شهادت به یگانگی خدا و نبوت پیامبر و اقامه نماز و زکات و … است؛ در روایات کافی هم بیان شده که امام باقر و صادق فرمودند اسلام بر ۵ چیز استوار است؛ نماز و صوم و … و ولایت؛ این دو قابل جمع است زیرا در دوره پیامبر امامت و ولایت اهل بیت مطرح نبود و خود پیامبر، رسول و ولی جامعه و اولی هم بود. در روایت نبوی و روایات صادقین(ع) موارد مشترک زیاد است.
نسبت اسلام و ایمان در روایات امامیه
روایت صریح داریم که اسلام اقرار بدون عمل است و خون فرد مسلمان محترم است و میتوان او را در مزار مسلمین دفن کرد و ازدواج با مسلمه و مسلم جایز است ولی اسلام ایمان را شامل نمیشود؛ اسلام آوردن به ورود به مسجدالحرام تشبیه شده است یعنی فردی که وارد مسجدالحرام شود خون و مالش محترم است ولی کعبه به منزله ایمان است. براین اساس هر کسی وارد مسجدالحرام شود معلوم نیست به کعبه هم راه یابد ولی برعکس هر کسی وارد کعبه شد وارد مسجدالحرام هم شده است.
استاد دانشگاه تهران بیان کرد: همنشینهایی برای ایمان در آیات و روایات بیان شده است؛ سکینه؛ روح تایید الهی، عروه الوثقی، کلمه التقوی، رخنه در قلب، ملازمت با عمل شرعی، الایمان هو العمل؛ جاری بودن ایمان در اعضاء و جوارح؛ دست و گوش و پای فرد میتواند ایمان داشته باشد؛ ایمان شدت و ضعف دارد ولی اسلام ندارد؛ التزام عملی در ایمان وجود دارد و هم اقرار و هم عمل است و اقرار نازلترین مرتبه عمل است. از امام صادق در مورد شهادتدادن سؤال شده که آیا عمل است و ایشان فرمودند گام اول عمل است.
وی با بیان اینکه نسبت ایمان و اسلام این طور است که اگر کسی مؤمن باشد حتما مسلمان است ولی مسلمان معلوم نیست مؤمن باشد، افزود: اسلام با شهادتین محقق میشود؛ در روایت در ذیل آیه اعراب آمنا؛ کاملا میان اسلام و ایمان تفکیک شده است؛ البته اگر اسلام را به معنای تسلیم در برابر خدا بگیریم ایمان و اسلام بر هم منطبق خواهند بود.
روایات امامیه در این زمینه دو گونه هستند؛ روایات ابتدایی که این دو را تعریف کردهاند و روایات ناظر به سؤالات افراد است که ناظر به اختلافات و بروز عقاید مختلف است. براساس روایات امامیه، ایمان به اسلام مستقرشده در قلب گفته میشود؛ در روایت بیان شده که اولین گام ایمان، شهادتین و اقرار به زبان است، مرحله دیگر نهادینه شدن در وجود و مرحله دیگر نمود آن در عمل است.
بی ایمانی مؤمن در لحظه ارتکاب معاصی
استاد دانشگاه تهران با اشاره به نقش عمل در ایمان تصریح کرد: اگر مؤمنی صغیره و کبیره مرتکب شود لباس ایمان از هیکل او فرو میریزد؛ در روایت بیان شده که زانی و سارق در لحظه وقوع معصیت مؤمن نیست؛ این سخن در برابر مرجئه جبهه دارد زیرا آنها معاصی را باعث خدشه در ایمان نمیدانستند. همچنین در برابر خوارج و معتزله هم جبهه دارد.
وی افزود: امام صادق(ع) تعبیر فاسق را در مورد این افراد به کار نمیبرند و میفرماید اگر این فرد توبه کرد به دار ایمان بازخواهد گشت و انسان معصیت کار زمانی کافر است که حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال اعلام کند؛ افرادی هستند که ممکن است نماز نخوانند و حجاب نداشته باشند ولی ادب در برابر دین دارند و آن را حلال نمیدانند. از دید روایات امامیه، فرد مسلمان در رفت و آمد میان اسلام و ایمان است.
از امام علی(ع) نقل شده است که فرمودند: شهادتین برای ایمان کافی نیست زیرا حساب و کتاب فرائض نادیده گرفته میشود؛ ایمان دو مؤلفه کلی در روایات امامیه دارد که اگر یکی از این دو سست شود فرد وارد فاز مسلمانی شده است؛ اول التزام عملی به فرائض در حدی که در روایتی از امام صادق گویا تنها مؤلفه است؛ ایشان فرمودند: ایمان اطاعت خدا و معصیت نکردن است. ایمان چشم کنترل نگاه، ایمان گوش غیبت نشنیدن و ایمان زبان تهمت نزدن است. البته ایمان ذومراتب است.
ولایت؛ مولفه اصلی ایمان
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: مؤلفه دوم مسئله ولایت اهل بیت(ع) است؛ در روایت بیان شده که اسلام بر ۵ اصل بیان شده که ولایت اولویت دارد؛ در روایت دیگری بیان شده که اگر فردی هر شب کل شب را به عبادت سپری کند، هر روز را هم روزه بگیرد، همه مالش را هم صدقه بدهد نه فقط خمس و زکات و هر سال حج برود، ولی ولایت ولی خدا را نمیپذیرد و به ولی خدا اظهار موالات نمیکند، مؤمن نیست و نمیتواند از خدا مطالبه ثواب کند زیرا در زمره مؤمنین نیست.
وی تاکید کرد: البته امام فرمودند اگر چنین فردی این کارها را به قصد اخلاص کرده باشد و در دل دشمنی با ولایت ندارد ممکن است خدا با رحمتهای سرریز خود او را وارد بهشت کند نه اینکه او با جزای اعمالش بخواهد وارد بهشت شود؛ نعمت ولایت اهل بیت را انسان در لحظه احتضار متوجه خواهد شد.