دکتر همایون همتی، عضو هیأت علمی دانشگاه بیله فلد آلمان گفت: «وحی» در دین اسلام ملفوظ و از جنس لفظ ، کلام و سخن است اما در مسیحیت نوعی رویداد، حادثه و واقعه است که از آن به حلول خداوند در مسیح و تجسّد یافتن خدا در مسیح عنوان میشود.
نشست علمی نسبت وحی و شهود عرفانی عصر دیروز (دوشنبه ۱۴ بهمن ماه) با حضور حجت الاسلام و المسلمین دکتر هادی صادقی رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه و آقای دکتر همایون همتی عضو هیأت علمی دانشگاه بیله فلد آلمان و با شرکت اساتید، طلاب و سایر صاحبنظران و علاقهمندان عرصه دین با همکاری انجمن کلام اسلامی حوزه و مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
دکتر همایون همتی به عنوان دیگر سخنران این نشست در خصوص وحی گفت بحث وحی از جمله مباحثی است که از گذشته در علم کلام اسلامی مطرح میشد البته باید اذعان داشت که به لحاظ کیفیت و کمیت، حجم این موضوع در علم کلام چندان چشمگیر نبوده و پژوهشگران ما کمتر به این بحث پرداختهاند بنابراین فقر نظریهپردازی در بین پیروان شیعه و سنی به دلایل معرفتی، اجتماعی و سیاسی وجود دارد.
وی اظهار داشت: درباره «الهیات» در روزگار ما، دوران مدرن، پستمدرن و معاصر، علم الهیات در مسیحیت؛ عالمان مسیحی بحثهای جدی و بهروزی را در خصوص مطرح کرده و حجم کارهای آنها به هیچ وجه قابل مقایسه با آثار و کارهای ما نیست.
پرداختن به فلسفه عرفان از جمله دانشهای جدیدی که با معرفتشناسی سروکار دارد
این پژوهشگر عرصه دین تصریح کرد: دانش فلسفه دین، دانشی جدید و دامنگستر است و هماکنون دپارتمانهای مختلفی در اروپا به این بحث میپردازند. از جمله «الهیات اعصاب» است که پژوهشگران خارجی، کارهایی را بر روی اعصاب و مغز افراد انجام داده و تحقیقات فراوانی در دانشگاه کمبریج انجام میشود و همچنین کتابهای زیادی در زمینه «بخش مربوط به خدا در ذهن» نوشته میشود.
همتی با بیان اینکه عرفانپژوهان جهان، در فلسفه عرفان کار میکنند نه در باب خود عرفان، گفت: پرداختن به فلسفه عرفان از جمله دانشهای جدید به شمار میرود که با معرفتشناسی و تجربه عرفان سروکار دارد و در این زمینه ما نیز بسیار عقب هستیم هرچند در عرفان اسلامی نیز بر میراث عظیم و کهن خویش تکیه کردهایم اما باز هم ناسپاسی میکنیم.
وی ادامه داد: «پاراسایکالوژی» به پدیدههای متعارفی مانند تلهپاتی میپردازد و بیش از ۴۰ پدیده را در روانشناسی دستهبندی کردهاند که لازم است ما نیز کارهای جدی، عالمانه و گسترده در این خصوص انجام دهیم. غربیها به دلیل پرسشهایی که برای آنها مطرح میشد، عوامل اجتماعی و سیاسی به این مباحث پرداخته و کارهای بسیاری انجام دادهاند.
جایگاه استثنایی و ویژه وحی در تمامیت ارزشها و باورهای دینی به وضوح روشن است
این عضو هیئت علمی دانشگاه بیله فلد آلمان خاطرنشان کرد: وحی به اصل دین، تمامیت، هویت و کلیت دین مربوط است و اصولاً بنیاد دین مربوط به وحی است هرچند «وحی» اصطلاح پختهای در میان ادیان نیست اما سه دین توحیدی اسلام، یهود و مسیحیت مبتنی بر وحی هستند اما با تعاریف خاص خود.
وی اظهار داشت: وحی را نمیتوان مانند اصول دین؛ نماز، روزه و حج یا مراسمی که در کلیسای ارتدوکس یا مراسم یهود یا مراسمهای زرتشت مقایسه کرد چرا که بنیاد و تمامیت دین مبتنی بر وحی است که اگر به خوبی توضیح داده نشود اصل دین به خطر میافتد و تمامیت دین با مسئله وحی آغاز میشود.
همتی با تأکید براینکه مباحثی در دین وجود دارد که نبود آنها به اصل دین و وحی لطمهای نمیرساند، عنوان کرد: بنابراین جایگاه استثنایی و ویژه وحی در تمامیت ارزشها و باورهای دینی به وضوح روشن است و هیچ مسئلهای هم عرض و برابر با وحی در دین نیست.
وی افزود: اهمیت مسئله وحی در ادبیات معاصر بدین معنا است که الهیدانهای مسیحی، یهودی و بودایی در ادیان مختلف وقتی از وحی سخن میگویند و قلم میزنند در واقع امروزه آن را «دانش مطالعه سیستماتیک وحی» معرفی میکنند.
جهان امروز «الهیات» را مطالعه سیستماتیک خودِ وحی میداند
همتی در ادامه به مقایسه جایگاه علم کلام در دوران مختلف پرداخت و اظهار داشت: در گذشته وظیفه علم کلام، پاسخ به شبهات دشمنان دین و دفاع از دین بود، در قرون وسطی میگفتند «الهیات» بحث درباره خداوند است، بعدها گفتند موضوع «الهیات» خدا نیست بلکه ایمان است و سپس آن را طریقه زیستن و حیات نامیدند اما امروز شناخت خدا، سبک زندگی موضوع «الهیات» نیست بلکه آن را مطالعه سیستماتیک خود وحی میدانند که در پس آن میگویند با عقل محدود و کمیتگرای بشر، راهی به شناخت خداوند نداریم پس باید او خود را به ما بنماید و آشکار کند.
وی در ادامه گفت: زمینه هر عنایت و لطفی به دست خدا است حتی توبه و بازگشت انسان به سوی خدا تا زمانی که او به انسان رو نکند ما توفیق توجه به او را پیدا نخواهیم کرد و لطیفترین و زیباترین سخنان را عارفان ما در این زمینه بیان کردهاند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «وحی» حاصل هدایتگری خداوند است، گفت: خداوند نسبت به هدایت مخلوقات خود، بیتفاوت نیست بلکه او خدایی است که در متن هستی، حضور پرشکوه خود را نشان میدهد.
تفاوت وحی در اسلام و مسیحیت/ در مقام تحلیل باید با خطکش استدلال و بحران پیش رفت
وی «وحی» را حاصل این هدایتگری در دین اسلام دانست و افزود: «وحی» در دین اسلام ملفوظ و از جنس لفظ ، کلام و سخن است اما در مسیحیت نوعی رویداد، حادثه و واقعه است؛ حلول خداوند در مسیح و تجسد یافتن خدا در مسیح عنوان میشود. بنابراین «وحی» از جنس لفظ نیست.
همتی گفت:«وحی» میتواند بدون سخن گفتن مانند افکندن در قلب باشد و در فارسی واژههایی مانند انوار، تجلیات، اشراق داریم از اینرو کسی که اهل سیر و سلوک نبوده و هیچ استادی در این زمینه ندارد و تنها چند بیت شعر از اشعار حافظ حفظ کرده باشد نمیتواند از عرفان سخن بگوید چرا که در مقام تحلیل باید با خطکش استدلال و بحران پیش رفت.
وی افزود: شعر زیباست و من نیز شیفته ادبیات هستم؛ گاهی یک نثر عارفانه فرد را از خود بیخود میکند اما باید توجه داشت که علامه طباطبایی و شهید مطهری بارها تصریح کردهاند که وحی چون محسوس نیست ما راهی به آن نداریم لذا تا انسان، اهل ذکر نباشد و چشم بارانی نداشته باشد اصلاً متوجه این حرفها نخواهد شد. از اینرو کسی میتواند آن را درک کند که از این جنس و این سنخ باشد.
اگر وحی هم مانند عرفان بود باید تاکنون چند میلیون پیامبر میداشتیم
عضو هیئت علمی دانشگاه بیله فلد آلمان با بیان اینکه وحی از دید حاکمان و عالمان مسلمان نوعی علم حضوری به شمار میرود، گفت: علم حضوری در برابر علم مفهومی قرار میگیرد و علم حضوری، وجدان مستقیم خود واقعیت است؛ یافت بلافاصله خود واقعیت است نه مفهوم آن، به طور مثال واقعیت و حقیقت وجودی آب نه مفهوم آب که همان رفع تشنگی است.
وی گفت:تلاش عارفان این است که مداخلات ذهنی را حذف کرده یا به حداقل برسانند تا زمانی که ریاضتهایی را میکشند که بتوانند در لحظه درخشش انوار الهی به وجودشان، ذرهای دخالتی از جانب خودشان نداشته باشند.
همتی در ادامه خاطرنشان کرد: جایی نیست که بگوییم طبق چه برنامهای و چه روشی یک فرد، پیامبر میشود بلکه شخص پیامبر از جانب خداوند متعال انتخاب میشود و از همینجا تفاوت میان عرفان شهودی با وحی مشخص میشود. در عرفان هر شخص برنامهای مخصوص به خود دارد و خاصیت اذکار نیز مشخص است اما در پیامبری و وحی اینگونه نیست اگر بود دورههایی برگزار میکردند و امروزه نیز چند میلیون پیامبر داشتیم.
وی افزود: شهود عرفانی از سنخ وحی است اما تفاوت زیادی میان مراحل و درجات این دو وجود دارد؛ سخنانهایی که حلاجها را سر دار میبرد امروز از بند کفشهای آنها این سخنان را میشنویم؛ هر تازه واردی از عرفان دم میزند در حالی که نمیتواند حتی یک صفحه عربی عرفان را از رو قرائت کند.